کد خبر 200082
تاریخ انتشار: ۲۰ اسفند ۱۳۹۱ - ۱۰:۲۳

"دولت آمریکا که با نظام ریاست جمهوری اداره می‌شود دارای مشخصه‌های ویژه‌ای است که هیچ سیستم دموکراتیک در هیچ کشوری این خصیصه‌ها را ندارد."

به گزارش مشرق، ایسنا به نقل از  روزنامه داون -چاپ پاکستان- در گزارشی نوشته است: «چرخه انتخاباتی آمریکا با تمام کشورهای غربی و دارای دموکراسی متفاوت است. همچنین مبالغ هنگفت پول نقش حساسی را در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا ایفا می‌کند؛ به طوری که در انتخابات سال 2012 میلادی هزینه برگزاری انتخابات هر یک از نامزدها که میت رامنی، جمهوری‌خواه و باراک اوباما، دموکرات‌ بودند، یک میلیارد دلار تخمین زده شد. گروه‌های اقتصادی جزو اهداکنندگان پول‌های هنگفت برای کمپین‌های انتخاباتی محسوب می‌شوند و نقش بسزایی را در سیاست‌های دولت آمریکا ایفا می‌کنند.

از میان چندین گروه لابی‌گر که نقش بسزایی را در انتخابات آمریکا و دولت واشنگتن ایفا می‌کنند می‌توان به کمیته روابط عمومی اسرائیل-‌آمریکا (آیپک) اشاره کرد که بدون هیچ سوالی بیشترین تاثیر و نفوذ را داراست و هر سیاستمداری که خشم و عصبانیت این گروه را برانگیزد به طور حتم از صحنه روزگار ناپدید می‌شود. نمونه واضح و مبرهن از افرادی که از صحنه سیاست توسط این لابی عظیم حذف شدند، سناتور ویلیام فولبرایت از آرکانزاس، سناتور چارلز پرسی از ایلینوی و سینتیا مک‌کینی، یکی از اعضای کنگره آمریکا از آتلانتا هستند. یکی از جدیدترین نمونه‌های واضح خشم و عصبانیت این لابی قدرتمند که گریبان یکی از سیاستمداران آمریکا را گرفت، سناتور جمهوری‌خواه چاک هاگل است که جلسه غیرعلنی تاییدیه وی برای پست وزارت دفاع آمریکا با مشکلاتی مواجه شد.

بجز جورج بوش پسر، رئیس‌جمهور سابق آمریکا و رونالد ریگان، رئیس‌جمهور اسبق این کشور تمام روسای جمهوری ایالات متحده نسبت به سیاست‌های اسرائیل در خفا ابراز نارضایتی گسترده‌ای داشتند اما در نهایت هنگامی که در انظار عمومی ظاهر می‌شدند به گونه دیگری رفتار می‌کردند و حمایت خود را از آنها اعلام می‌داشتند. در مقابل، مسلمانان آمریکا که تخمین زده می‌شود جمعیتی بین سه تا شش میلیون نفر را شامل می‌شوند هیچگاه هیچ نفوذی در سیاست نداشته‌اند؛ چرا که نه می‌توانند به مبالغ هنگفت دست پیدا کنند نه آنچنان که باید از هوشیاری و زیرکی سیاسی برخوردارند و به همین دلیل قادر نیستند تا آنچنان که باید آرای مردم را جلب کرده و تفاوت بیافرینند.

انتخاب باراک اوباما، رئیس‌جمهوری آمریکا در سال 2008 میلادی یک رویداد تاریخی به شمار می‌رود چرا که اولین سیاه‌پوستی است که پس از تصویب قانون حقوق مدنی در سال 1965 میلادی به عنوان رییس جمهوری آمریکا انتخاب شده است. بر اساس این قانون تبعیض نژادی، قومی، فرهنگی و مذهبی و عدم حضور زنان برای کاندید شدن و رای دادن در انتخابات رفع شد.

اوباما فردی نیمه سیاه‌پوست و نیمه مسلمان است که هرگز نمی‌توانست در کشوری جز آمریکا به چنین موقعیتی بالا دست یابد. وی در بحبوحه اقدامات گسترده همراه با امیدواری برای آینده روی کار آمد و اقداماتی را برای بهبود وضعیت اقتصادی کشور که عموم مردم آمریکا را دلسرد و ناامید کرده بود، انجام داد. اوباما برنامه‌های گسترده‌ای را برای تغییر اوضاع اقتصادی، اصلاح بخش بهداشت آمریکا و همچنین خاتمه دادن به دو جنگ عراق و افغانستان و بهبود روابط با جهان اسلام صورت داد.

رئیس‌جمهوری آمریکا توانست تا قانونی خاص را درخصوص مراقبت‌های بهداشتی و سلامت که روسای جمهوری قبل از وی تقریبا از انجام آن طفره رفته بودند، به تصویب برساند. البته این قانون آنچنان که باید از طرف مردم حمایت نشد و بسیاری از مخالفان آن را مورد انتقادهای خود قرار دادند و باعث شدند که اوباما و حزبش کنترل و نفوذ خود را در مجلس نمایندگان آمریکا و همچنین چندین کرسی در سنا را در اواسط سال 2010 میلادی از دست بدهند.

اوباما توانست به جنگ عراق که در سال 2003 میلادی و با دستور جورج بوش پسر، رئیس‌جمهور وقت آن زمان آغاز شده بود، پایان دهد اما هیچ راه‌حلی برای جنگ افغانستان نیافت و بنابراین یک ضرب‌الاجل برای پایان دادن به حضور نیروهای آمریکایی و ناتو در این کشور تعیین کرده است. او برای مقابله با طالبان و القاعده از روش استفاده از پهپادها در خاک پاکستان استفاده کرد که البته استفاده از این روش نسبت به دوران جورج بوش پسر بیشتر شده است. همچنین استفاده از این روش احتمالا با کمک دولت و ارتش پاکستان صورت می‌گیرد اما روند آن به صورت علنی اعلام نشده است.

همچنین برخی از سیاست‌های دولت جورج بوش پسر چون انتقال مخفیانه مظنون تروریستی به سایر کشورها همچنان از سوی منتقدان مورد انتقاد قرار دارد. اوباما با تصمیم خود مبنی بر یافتن محل اختفای اسامه بن لادن، رهبر سابق القاعده در پاکستان بدون اطلاع این کشور خطر بزرگی را به جان خرید و پس از کشته شدن بن لادن در حمله هوایی نیروهای آمریکایی در ماه مه سال 2011 میلادی که بدون هماهنگی با اسلام‌آباد صورت گرفت، باعث شد تا نارضایتی پاکستان از واشنگتن افزایش یابد. اوباما همچنین در یافتن راهی به سمت ایجاد صلح در خاورمیانه ناکام ماند و نتوانسته چالش‌های پیش‌ رو را با بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل از میان بردارد؛ به طوری که این چالش‌ها یکی از موارد مورد اعتنا در زمان برگزاری مبارزات انتخاباتی سال 2012 وی محسوب می‌شد.

با این حال، اوباما توانست بار دیگر با انتخاب مجدد خود در دورانی که آمریکا دارای بالاترین نرخ بیکاری بود و از بحران اقتصادی رنج می‌برد، تاریخ‌ساز شود. او از طریق یک تیم از افراد هوشمند موفق شد این روند را تحقق بخشد و در مقایسه با میت رامنی، رقیب سرسخت خود به پیروزی شگرفی دست یابد. رامنی برای آنکه از انتخاب خود به عنوان رئیس‌جمهور آمریکا مطمئن شود آتش‌بازی گسترده‌ای را که تخمین زده می‌شود 25 هزار دلار صرف آن شد، در شب برگزاری انتخابات صورت داد و زمانی که اوباما پیروز نهایی این انتخابات شد به شدت حیرت زده گشت.

اوباما در چهار سال ابتدایی ریاست جمهوری خود معمولا نگران مساله انتخاب شدن مجدد خود بود و در جریان مبارزات انتخاباتی سال 2012 مساله اصلاح بخش بهداشت آمریکا را مطرح کرد. با این حال دور دوم ریاست جمهوری اوباما که پنجره‌ای به سوی فرصت‌ها برای وی محسوب می‌شود بسیار محدود به نظر می‌رسد؛ چرا که از چندین ماه پیش از انتخابات، اوباما به رئیس‌جمهوری فرمایشی تبدیل شد که قادر نبود به تحقق اهدافی که آنها را در سر می‌پروراند، دست بزند. علت اصلی تبدیل شدن وی به یک رئیس‌جمهور فرمایشی نیز در چند مساله خلاصه می‌شود که از جمله آنها می‌توان به دست نیافتن به پیشرفت قابل ملاحظه در امور خارجی به ویژه در خاورمیانه، بهبود نیافتن روابط واشنگتن با روسیه و قدرت یافتن هند و چین در آسیا اشاره کرد. علاوه بر این تداوم استفاده از پهپادها و خروج نظامیان آمریکایی و ناتو از افغانستان بدون دست یافتن به یک پیشرفت قابل ملاحظه نیز از جمله این موارد است.»

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس